پاسخ موقت يا فرضيه اول: به نظر میرسد دين اسلام با پرهيز از افراط و تفريط، رويكردی اعتدالی يا ميانه رو را در مقايسه با ساير جريانهای فكری، در برخورد با مسئله ارتباطات انسانی زنان در جامعه برگزيده است.
پاسخ موقت يا فرضيه دوم: به نظر میرسد با توجه به تاثيرات قدرتمند رسانهها بر الگوهای ارتباطات ميان فردی بانوان و همچنين تنوع فرهنگی و بافت متفاوت جوامع، صرفا بتوان نوعی الگويی كلی نگر دست كم در آغاز را جنين تحقيقاتی و با تكيه بر مشتركات اعتقادی برای ارتباطات ميان فردی زنان مسلمان ارائه كرد.
2.اهميت ارتباطات انسانی
ارتباطات انسانی به عنوان يكی از موضوعات مهم علوم انسانی همواره مورد توجه انديشمندان علوم مختلف از جمله جامعه شناسی، روانشناسی، زبان شناسی، علوم ارتباطات و برخی ديگر ازعلوم مرتبط با رفتار انسانها بوده است. اهميت اين شعبه از علم بدان دليل است كه مفهوم ارتباطات انسانی تمام جوانب زندگی انسانها را در بر میگيرد و در واقع به واسطه آن است كه نوع بشر میتواند به رفع نيازها و حوائج زندگی خويش بپردازد. به راستی كه" ما همه روزه در معرض انواع پيامهایی مرتبط با ارتباطات انسانی قرار میگيريم. پيامهایی كه ممكن است از اشخاص آشنا يا غريبه برسد. از افرادی كه زندهاند و يا حتی ممكن است فوت شده باشند" (2،08stephen w. littlejohn Karen a. foss 20) از طرفی انديشمندان ارتباطات برآمدهاند و در اين نتيجه تحقيقات فراوانی صورت دادهاند. به منظور درك مفهوم ارتباطات انسانی مرور برخی پژوهشها و تعاريف ارائه شده در زمينه مذكور میتواند به درك مسئله كمك كند. اصولا از نظر دانشمندان ارتباطا، در برقراری ارتباطات انسانی و ميان فردی سه عنصر" افراد دخيل، موقعيت يا بافت و رمزگان با رمزگانهای مورد استفاده"( الفبای ارتباطات) از اهميت زيادی برخوردارند و هركدام از اين اصطلاحات میتوانند دستمايه پژوهشهای جديد شوند. منظور از افراد دخيل در ارتباطات انسانی، بيشتر به زمينههای زندگی افراد باز میگردد. هرچقد تجربات مشترك افراد از زندگی بيشتر باشد، برقراری ارتباط موثر نيز میشود.
در واقع" ارتباط زمانی كامل است كه معنی و مفهومی كه در ذهن فرستنده است و قصد دارد آن را ارسال دارد( معنی مورد نظر يا منظور)، با آنچه گيرنده از آن دريافت و از خود نشان میدهد( معنی مورد مشاهده يا مشهود) يكی باشد
(R فرستنده نظر مورد معني)/(S گيرنده مشهود معني)=1
بديهی است كه در هر فراگرد ارتباطی همه آنچه در ذهن فرستنده است به گيرنده منتقل نمی شود و يا اگر منتقل شود، به مرحله جذب و به گونه مشهود مشاهده نميشود. به اين ترتيب رابطه، به گونه زير شكل خواهد يافت.
هر چه حاصل رابطه به طرف 1 گرايش پيدا كند ارتباط بهتر انجام گرفته است و تاثير آن بيشتر است."( فرهنگی، 37:1382)، زمينهای مشترك باعث میشود كه در سه مفهوم بيان شده يعني" افراد دخيل، موقعيت يا بافت و رمزگانهای مورد استفاده" تجربيات تازهای به دست آيد.
يكی از مدلهای ارتباطی كه میتواند به اين بحث كمك كند، مدل" ويلبر شرام" است." شرام در رشتهای از مدلهای اوليه( 1954) از يك مدل ارتباطی برقرار كننده به حساب میآورد".( سورين و تانكارد، 81:1381) شرام در مدل خويش بر شش عنصر منبع، رمزگذار، علامت و سپس رمزگشا و مقصد تاكيد دارد و در نهايت از مفهوم" حوزه تجربه" سخن به ميان میآورد. در اين قسمت است كه رمزگذار و رمزگشا با توجه به حوزه تجربه مشترك ميان ارتباط گران، میتوانند" علامت" توليد كننده و به رد و بذل آن بپردازند. هرچقدر ميزان توليد علامت از نتيجه تجربيات مشترك بيشتر باشد، بنابراين ارتباط بهتری ميان فرستنده و گيرنده برقرار میشود. انسانها در ارتباط ميان فردی خود ممكن است از ابراز ارتباطاتی بهره گيرند. بدين معنی كه ارتباطات ميان فردی فقط در سطح چهره به چهره و بی واسطه برقرار نمی شود بلكه ممكن است با استفاده از ابرازهای نوين ارتباطی اين ارتباط صورت بگيرد. وقتی ابرازهايی نظير تلفن همراه و رايانهها درتمام زوايای زندگی بشر رسوخ كرده است، ديگر نمی توان صرفا صحبت از ارتباطات انسانی در سطح رو در رو و بدون ابزار ارتباطی كرد. با عنايت به" رويكرد اخلاقي" مقاله بايد اشاره كنيم كه هركدام از ابعاد ياد شده در دين مبين اسلام دارای بايدها و نبايدهايی است كه در مدل ارتباطی غربی كم تر به آن پرداخته شده است. تسهيل انجام ارتباط ميان افراد جامعه يكی از پيامدهای ارتباطات از طريق ابزارهای ارتباطی است. مولفههای اخلاقی مهم ارتباطات چه در سطح رو در رو و چه در سطحارتباطات با اندكی تفاوت دارای كاربرد هستند. بنابراين زمانی كه صحبت از ارتباطات زنان در جامعه میكنيم در واقع درصدد هستيم تا اين گونه ارتباطات را در دو بخش ارتباطات بی واسطه و رو در رو از سويی ارتباطات با واسطه و دارای ابزار بسنجيم.
ارتباطات در حقيقت به ما اين امكان را میدهد تا از تجربيات جديد بهره مند شويم و هزينههای كمتری را در مواجهه با مسائل جديد بپردازيم. ارتباطات انسانی از بعد روانشناسی، مورد مطالعه برای بررسی صحت و راستی جوامع است و به عنوان معياری متقن در اين زمينه به كار میرود. ارتباطات در بعد فرهنگی میتواند باعث شناخت بهتر ما از تفاوتهای جوامع شود و از نتايج اين شناخت است كه تصميمات كلان مديريتی با ضريب خطای كم تری گرفته میشود." در واقع، انسان در پرتو اطلاعات و ارتباطات است كه میتواند بيانديشد، بيافريند و به واقعيتهای تازه دست يابد و بدين ترتيب نقشی تعيين كننده در جهت توانمندی و بالندگی جامعه ايفا كند".( دادگران،11:1377). يا درجايی ديگر نويسنده كتال" ارتباطات و فرهنگ" مینويسند:" زندگی تا حد زيادی به ارتباطات بستگی دارد. خداحافظی شوهر با همسر خود، نگاه مشتری به برچسب قيمت ها، دست بلند كردن دانش آموز و خنده كودك نشانه نحو ارتباطات آنان است. مردم، به ويژه در جهان مدرن، كه درآن تعدادی از افراد از طريق ارتباطات امرار معاش میكنند، از صبح تا شام باهم در ارتباطات و مراوده هستند. نويسندگان و هنرپيشگان، واعضانو معلمان، فروشندگان، نيروهای انتظامی، منشيها و روانپزشكان، از طريق ايجاد ارتباط با ساير افراد جامعه به تحصيل معاش میپردازند."( اسميت:9:1379) بنابراين زندگی بشر برای نيل به تعالی و توسعه، نيازمند برقرار كردن ارتباط است. اما در اين ميان بايد سطح و نوع ارتباط نيز مشخص شود. در واقع شناخت و برنامه ريزی برای چگونه برقرار كردن ارتباطات انسانی بحثی است كه دامنه حيطه ارتباط انسانی را میتواند گسترش دهد ومتنوع كند. اينكه بدانيم به منظور رسيدن به سطحی از توسعه، چه نوع ارتباطی لازم است و يا اينكه كيفيت برقرار كردن ارتباط را نيز مورد سنجش قرار دهيم در همين قسمت میگنجد. امروزه با توجه به حضور پرشمار زنان در عرصه اجتماع، چه مدلی را میتوان برای ارتباطات انسانی جوامع لحاظ كرد تا بررسی موانع ارتباطات و مشكلات اين عرصه را به خوبی واكاوی كند؟ از طرف ديگر در جوامع راهبر كه به صورت عرفی، زنان كم تردر فرايند تامين معاش و زندگی نقش داشتهاند و اكنون در عصر ارتباطات جهانی، به عنوان عنصری مهم در ارتباطات انسانی جوامع محسوب میشوند، چه تدبيری میتوان برای كم كردن تبعات اين حضور انديشيد؟ دين مبين اسلام در سايه نگاه اعتدالی خويش، در اين زمينه چه راهكاری دارد و نگاه اسلامی تا چه حد میتواند در اين مسير گره گشا باشد؟ و در نهايت اينكه چگونه میتوان ارتباطات انسانی زنان در جوامع را از قبيل نگاه اسلامی به سمت كمك برای توسعه رهنمون كرد؟ تمام سوالهای مطرح شده و جز اينها میتواند دستمايهای برای ايجاد بحثهای تازه درادبيات ارتباطات و نشان ازاهميت مطالعات ارتباطات انسانی در جوامع بشری باشد.
3.تفاوتهای ارتباطات ميان فردي: چهره به چهره و با واسطه
ارتباط ميان فردی در يك تقسيم بندی كلی دارای دو گونه رو در رو يا چهره به چهره و با واسطه است كه توسط رسانههای ارتباط ميان فردی نظير تلفنهای همراه رايانه ها، تبلتها و نظاير آن شكل میگيرد. ميان ارتباطات ميان فردی كه توسط وسايل ارتباطی شكل میگيرد با ارتباطات چهره به چهره تفاوتهایی وجود دارد. برای مثال در تحقيقی كه بيلتون( 2013) در زمينه تفاوتهای ارتباطات ميان فردی در دو نوع بيان شده انجام داد مشخص شد كه اولا نوع جملات به كار رفته در اين دو نوع ارتباطات باهم تفاوت دارند و ثانيا شيوه برقراری نسل جوان به دليل خو گرفتن با وسايل ارتباط فردی تا حدی تغيير كرده است. برای مثال وی به اين نتيجه رسيد كه اگر در ارتباطات چهره به جهره شروع و ژايان ارتباطات با" سلام" و" خداحافظ" باشد، اين شيوه ديگر در ارتباطات از طريق رسانههای شبكه محور، مفهوم چندانی ندارد. همچنين" تكنولوژيهای نوين ارتباطی به دو دليل عمده به عنوان عوامل مخل در زندگی اجتماعی در نظر گرفته میشوند. اول اينكه، تاثير فاصله جغرافيا را بر روی فرصتهای تعاملات اجتماعی كاهش داده و يا خنثی كرده است: دوم اينكه، چنين ارتباطاتی، زمان فعاليتهای اجتماعی و تعاملات چهره به چهره را كاهش میدهد."( عباس شوازی، همايون 48:1393) برخی رويكردها نيز بر تاثير مثبت يا خنثی ارتباطات از طريق فضای مجازی بر ارتباطات انسانی سخن راندهاند. برای مثال براساس يافتههای" گرشانی" در سال 2003 اينترنت احتمالا به يك ابزار هماهنگ كننده كار آمد تبديل شده است كه نه تنها منجربه انزوا نمی شود، بلكه به دليل تسهيل هماهنگی فعاليتهای مشترك و كاهش هزينههای ملاقاتها، روابط را گسترش میدهد. افزون بر اين، استفاده از اينترنت هيچ تاثيری بر استفاده از ساير رسانهها ندارد و كاربران اينترنت از نظر استفاده از راديو، تلوزيون و كتاب با كسانی كه از اينترنت استفاده نمی كنند، تفاوتی ندارد.( سعدی پور،94:1393)
بنابراين و با عنايت به ديدگاههایی كه در اين زمينه موجود است و پژوهشهایی كه تا كنون در زمينه تاثيرات رسانهها جديد بر ارتباطات ميان فردی يا بالعكس انجام شده است، به طور قاطع نمی توان قضاوت كرد كه كدام بر ديگری غلبه يافته است، هرچند كه نتايج پژوهشها بيشتر حاكی از تاثير منفی ارتباطات با واسطه بر ارتباطات چهره به چهرهاست. اما آنچه كه برای مظالعه پيش روی مهم است، يكسان پنداشتن ارتباطات ميان فردی چه در بعد رو در روی و چه با واسطه است.
ادامه دارد
نظرات